عسل قشميعسل قشمي، تا این لحظه: 18 سال و 3 ماه سن داره

عسل شمالی

جشن تولد 6 سالگي عسل

15 بهمن تولد 6 سالگي عسل جون بود ، ما فقط دوتا از دوستاي عسل جونو دعوت كرديم بوديم كه اين عكساشه:           ...
21 مرداد 1391

رز (باغ) کلور

اینها عکسهای تو و دختر عموت مکیلا( ملیکا) توی باغ خونه عمو شمی اینا ،توی یه روز تابستون که  هوای شمال بارونی بود و تصمیم گرفتیم به شهر کلور در خلخال که هوای خیلی خوبی داشت همراه با عمو فردین و عموجونی و عمو مسعود و آقا مسعود اینا بریم   ...
21 مرداد 1391

پیش دبستانی در سال 90

بابایی اول صبح وقتی که می خواسته بری مدرسه برای کلاس پیش دبستانیت این عکس رو با موبایلش گرفته بود من برای یادگاری تو وبلاگت اوذاشتم     عسل - مهرماه ٩٠- پیش دبستانی       ...
21 مرداد 1391

سه تایی

( طی مسافرت تابستانی به شمال) طی مراسم آش دوغ خورانی که خاله زهرا توی مسیر امامزاده شفیع شاندرمن ترتیب داده بود ،  دایی و عزیز اینا هم آمده بودند،   مهرزاد هم همراه ما بود اینم عسکهات عماد - عسل - مهرزاد ...
21 مرداد 1391

چتر به دست

بدون شرح ( مسافرت تابستانی به شمال  )     و... دیونه وار دوست دارم ...
21 مرداد 1391

اسب سواری توی ساحل گیسوم

  تابستون - سفر شمال  بابایی تابستون سال گذشته به شوخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بهت گفته بود که تو توی ییلاق دوتا اسب داری ، تو هم باور کرده بودی  و هی می گفتی که من اسب دارم ، تا بالاخره امسال تابستون که امدیم شمال باباییت گفتی که من ببر ییلاق تا اسب هامو ببینم ، بابایی هم هی میپیچوندت یادم میاد یک روز بعداز ظهر که من و عزیز توخونه دراز کشیده بودیم تو از  حیاط آمدی توی حال و گفتی مامان من مگه توی ییلاق دوتا اسب ندارم ،  من گفتم چرا ، گفتی من دیگه با بچه های کوچه بازی نمی کنم ، آخـــــــــــــــــــه بچه ها به من می گن چوگان   من و عزیز تا این کلمه ات را شندیم زدیم زیر خ...
18 مرداد 1391

ویلای ییلاق

ما همراه عموها وعمه ات رفتیم به یک خونه ویلایی توی ییلاقات دوران یه شب و روز موندیم ، خیلی خوش گذشت   تو همراه عمو مسعود در حال رقصیدنید         ...
18 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل شمالی می باشد